۱۳۸۹ آبان ۱, شنبه

صعود به قله‌ی 4321 متری پلوار 29 و 30 مهر 89


افراد گروه
1- ناصر اجله 2-پدرام خواجه 3-سید محسن بنی‌فاطمه  4-مهدي ابراهيمي  5-محمد سلطاني
6- طيبه آذرشين 7- مريم نيك‌انديش 8- نفیسه محمدی
سرپرست برنامه: مريم نيك انديش

مسير صعود:  بیدستان دره‌بر
مسير فرود:  بیدستان دره‌بر

وضعیت هوا: آفتابی با باد ملایم

پنج شنبه29/7/ 1389
حرکت ازکرمان به سمت منطقه ساعت 14.30
حركت گروه از دهنه به سمت بیدستان ساعت  16 شب‌ماني بیدستان پلوار

جمعه30/7/ 1389
حركت به سمت قله ساعت 5 صبح صعود قله ساعت 11.00 صبح
ارتفاع قله 4321 متر چهارمین قله بلند استان کرمان

 عکس‌ها: به زودی





۱۳۸۹ مهر ۲۶, دوشنبه

پیش‌اعلام صعود به قله‌ی پلوار - 4321 متر

دومین صعود پاییزی کوه‌نوردان امید یکی از قلل نزدیک کرمان است.
کوه‌نوردان امید پنج‌شنبه و جمعه‌ 29 و 30 مهر 89 را در قله‌ی پلوار خواهند بود.قله‌ی پلوار چهارمین قله‌ی مرتفع کرمان است و در شرق کرمان قرار دارد.

زمان حرکت از کرمان 2 ظهر 5شنبه 29مهر 89 از محل کرمان، چهارراه احمدی روبروی بانک صادرات خواهد بود.

۱۳۸۹ مهر ۲۳, جمعه

صعود به قله لاله زار - 8-9 مهر 1389


افراد گروه
1-    مهدي ابراهيمي 2-محمد سلطاني  3- مهدي همايون راد  4- مهدي نجارپور
      5- طيبه آذرشين 6- مريم نيك انديش 7- مرضيه اميري    8 - مهري خسرويان
سرپرست برنامه مهدي ابراهيمي 
مسير صعود  روستاي لاله زار دهنه آرتي 

پنج شنبه8/7/ 1389
حرکت ازکرمان به سمت لاله زار ساعت 14.30
حركت گروه از دهنه به سمت قله ساعت  17 شب ماني دوراهي آب

جمعه9/7/ 1389
حركت به سمت قله ساعت 5 صبح صعود قله ساعت 11.30 صبح در هوايي ابري همراه باريزش اندكي برف
ارتفاع قله 4351 متر دومين قله بلند استان

به  3نفر از اعضاي جديد گروه كه اولين صعود 4000متري خود راتجربه كردند تبريك ميگوييم – مهدي همايون راد – مهدي نجارپور – مهري خسرويان





عکس: به‌زودی

۱۳۸۹ مهر ۷, چهارشنبه

پیش‌اعلام صعود به قله‌ی لاله‌زار - 4351 متر

کوه‌نوردان امید پنج‌شنبه و جمعه‌ 15 و 16 مهر 89 را در لاله‌زار خواهند بود. برنامه‌ریزی صعود از دهانه ی آرتی است.
این مسیر با شیب بسیار کمی همراه است و در مسیر چشم‌اندازهای زیبایی را می‌توان شاهد بود.
 قله‌ی لاله‌زار در کرمان باارتفاع 4351 متر را مي توان از مسير هاي مختلف صعود كرد ،اما بهترين مسير روستاي لاله زار ، دهانه آرتي، دره لاله زار و تخت عبدالبيگي است. از دره گردودركا نيز مي توان به قله رسيد اما در مقايسه با مسير دهانه آرتي، هم درگيري بيشتري با سنگ خواهيم داشت و هم احتياج به راهنما داريم. مسير كمتر شناخته شده كوير-دارس آباد هم مي تواند ما را از جبهه شرقي به قله لاله زار برساند. ابتدای مسیر صعود در بخش لاله‌زار و در 125 کیلومتری شهر کرمان واقع است.
زمان حرکت از کرمان 5ظهر شنبه 15 مهر 89 است و علاقه‌مندان می‌توانند در پای همین پست ای‌میل خود را اعلام نمایند.

۱۳۸۹ مهر ۱, پنجشنبه

صعود به قله‌ی کیش



آخرین برنامه‌ی تابستانی کوه‌نوردان امید صعود به قله‌ی کیش 1 در مجموعه قلل جوپار بود. کوهستان جوپار مجموعه‌‌ای بزرگ از 20قله‌ی نزدیک به هم است که چهار قله‌‌‌ی بیش از 4000 متر و 16 قله‌ی 3000متری در آن قرار دارد.
کوهنوردان، جوپار را به علت مسیر صعود فنی به نام «آلپ ایران» می‌شناسند. می‌توان مسیر صعود به قلل جوپار را دانشگاه کوه‌نوردی ایران دانست. این مسیر شامل شیب‌های ملایم، تند، دیواره و... است که جذابیت‌های زیادی برای کوه‌نوردان دارد.
صعود به قله‌ی کیش1 ساعت 3.15 دقیقه‌ی 30شهریور 89 آغاز شد و ساعت 10شب بالاتر از چانپناه جوپار در پای قیف شب‌مانی صورت پذیرفت.
حمله به قله‌ی ساعت 5.5 صبح شروع شد و پس از عبور از قیف مصیبت ساعت 10.30 ، گروه به قله‌ی کیش رسیدند.
حاضران در برنامه: هم‌نوردان: طیبه آذرشین، مهدی ابراهیمی، سیدمحسن بنی‌فاطمه، هم‌یاران: مهدی حسینی، حسن نصری
این برنامه 29 ساعت به‌طول کشید و در ساعت 7.30 31 شهریور در دهانه‌ی مسیر به پایان رسید.



به زودی،

ghole kish

گزارش  برنامه در وبلاگ کوه و کتاب
عکس قله از رقص طوفان



۱۳۸۹ شهریور ۲۲, دوشنبه

۱۳۸۹ شهریور ۱۹, جمعه

صعود قله‌ی هزار- زمستان 89

بالای تاج‌خروس با شیب و باد!

 قله‌ی هزار، اینجا ظاهرا زیارتگاهی هم هست.

بالای هزار 4501 متر
قله‌ی هزار-روبرو کوه‌های بحرآسمان (ارش  درحال تماس!)
قله‌ی هزار - حاضران: محسن مختاریان،عباس ایلاقی، محسن بنی‌فاطمه، بهاره محمدیان، افشین اسدی، آرش ، سعید اسلامی، مهدی حسینی‌نسب، الیاس خالویی، خانم خالویی

۱۳۸۹ شهریور ۱, دوشنبه

صعود طيبه آذرشين در صفحه ي اول هفته نامه پاسارگاد

صفحه اول هفته نامه پاسارگاد اول شهريور  PDF    1389


صفحه ورزش هفته نامه پاسارگاد اول شهريور  PDF    1389


-------------------------------------------
گروه ورزش پاسارگاد/عليرضا پوررضاقلي


پاسارگاد: طيبه آذر شين زن كوهنورد سيرجاني بر فراز قله 7 هزار و 546 متري «مستاق آتا»ي چين ايستاد. اين براي اولين بار است كه يك كوهنورد زن، از استان كرمان توانسته است صعود به ارتفاعي بالاتر از 7 هزار متر را تجربه كند.
طيبه آذرشين در گفت‌وگو با پاسارگاد با اظهار خوشنودي از اين موفقيت گفت: اين صعود در حالي انجام شد كه پيش از اين قله دماوند بلندترين ارتفاعي بود كه موفق به فتح آن شده بودم.
آذرشين نقش تمرينات مستمر را در موفقيتش غير قابل انكار مي‌داند: در وهله‌ي اول لطف خداوند بود اما تمرينات منظمي را هم دنبال كردم سال گذشته به مدت يك سال در اردوهاي هيات كوهنوردي استان به تمرين پرداختم و از ابتداي سال جاري هم با گروه كوهنوردي اميد كرمان تمرينات خوبي را پشت سر گذاشتم.
وي ادامه داد: هفته‌اي سه جلسه هم در پايگاه قهرماني كرمان تمرينات منظمي را زير نظر مربيان بدنساز انجام دادم.
آذرشين ورزش كوهنوردي را به صورت حرفه‌اي از سال 1375 آغاز كرده است. او فارغ التحصيل رشته رياضي است كه شرايط كار و ازدواج اين ورزشكار را راهي كرمان كرده است. اين دبير آموزش و پرورش با قدرداني از همه‌ي كساني كه وي را در اين صعود همراهي كرده‌اند‌؛ افزود: «صعود به اين قله براي بانوان معادل طلاي آسيا و براي مردان معادل نقره‌ي آسيا است.» آذرشين كه تمام هزينه‌هاي اين سفر ورزشي را به صورت شخصي پرداخت نموده است اميدوار است كه در آينده نزديك صعود به يك قله‌ي 8 هزار متري كه معادل طلاي جهان است را در كارنامه داشته باشد. او از هم‌نوردان سيرجاني خود به نيكي ياد مي‌كند: «اميدوارم كه بيشتر از اين مايه‌ي سربلندي ورزش سيرجان و استان كرمان باشم و در اين راه از هيچ كوششي دريغ نمي‌كنم.»

۱۳۸۹ مرداد ۳۱, یکشنبه

دیواره‌ی بلند عَلَم‌کوه، زیر طنابِ کوه‌نوردان اميد



حسين ابراهيمي روي ديواره
حسين و مهدي پاي ديواره

پس از 9سال، کوه‌نوردان کرمانی موفق به صعود از دیواره‌ی علم‌کوه شدند. 

دیواره‌ی بلند عَلَم‌کوه، زیر طنابِ کوه‌نوردان اميد
ايرنا: دو برادر کوه‌نورد کرمانی موفق به صعود از دیواره‌ی دومین کوه بلند ایران شدند. حسین و مهدی ابراهیمی از اعضای گروه کوه‌نوردی امید، در طول 2روز توانستند پس از یک شب‌مانی بر روی طناب، قله‌ی علم‌‌کوه را از مسیر معروف به «لهستانی‌ها» فتح کنند. دیواره‌ی علم‌کوه، بلندترین دیواره‌ی ایران با طول 800 متر است که قبل از قله‌ی 4850 متری علم‌کوه و در ارتفاع 4000 متری قرار دارد. این دیواره از لحاظ فنی بودن هشتمین دیواره‌ی جهان است.

سال هشتاد نیز یک گروه دیگر از صخره‌نوردان کرمانی موفق به صعود از مسیر این دیواره شده بودند. حسین و مهدی ابراهیمی دومین گروه کشور در سال جاری هستند که توانسته اند از این مسیر به قله ی علم‌کوه برسند و پیش از این چند گروه دیگر مجبور به پایین آمدن از این مسیر شدند.

۱۳۸۹ مرداد ۲۶, سه‌شنبه

دومین صعود دیواره‌ی علم‌کوه گروه کوه‌نوردی امید

دومین صعود دیواره‌ی علم‌کوه گروه کوه‌نوردی امید از مسیر لهستانی‌ها امروز توسط مهدی و حسین ابراهیمی دو برادر کوه‌نورد و صخره‌نورد عضو گروه امید به انجام رسید.
 عکس‌ها به‌زودی





صعود طيبه آذرشين به قله ی 7546 متری موستاق‌آتا در چین




بانوي کوهنورد کرماني پس از فتح يک قله در چين به زادگاه خود بازگشت
"طيبه آذرشين" بانوي کوهنورد کرماني پس از فتح قله 7 هزار و 546 متري موستاق آتاي چين روز يکشنبه در بازگشت به زادگاه خود در فرودگاه کرمان مورد استقبال مسوولان ورزش استان قرار گرفت.
وي در حاشيه اين استقبال در گفت و گو با ايرنا افزود: براي نخستين بار يک بانوي کرماني موفق به فتح اين قله شده که به دست آمدن اين افتخار عنايت پروردگار و حمايت هاي مربيان بدنساز و مسوولان هيات کوهنوردي و صعودهاي ورزشي استان کرمان است.
وي تاکيد کرد: در اين صعود 16 روزه دو جبهه آب و هوايي نامساعد را تجربه کرديم و تمامي چادرهاي گروه زير برف قرار گرفته بود و تنها 5 روز آب و هواي خوب براي صعود فراهم بود.
نخستين بانوي کوهنورد کرماني صعود کننده به قله موستاق آتاي چين ادامه داد: از ابتداي سال جاري با گروه اميد کرمان تمرينات خوبي را انجام دادم و مربيان کرماني بدنساز نيز در اين راه کمک ها و راهنمايي هاي بسياري را انجام دادند.
آذرشين خاطر نشان کرد: سال گذشته نيز به مدت يک سال در اردوهاي هيات کوهنوردي استان کرمان براي صعود به اين قله به تمرين پرداختم تا آمادگي لازم را کسب کنم.
وي با بيان اينکه 11 سال در ورزش کوهنوردي به صورت حرفه اي فعاليت دارم، افزود: در صعود به قله موستاق آتا کار بسيار سختي را داشتيم و در واقع هيماليا نوردي نگرشم را نسبت به ورزش کوهنوردي تغيير داد.
آذرشين ادامه داد: در طول سالهاي گذشته قله هاي بالاي 6 هزار متر را صعود نکرده بودم و از اينکه توانستم قله بالاي 7 هزار متر را فتح کنم، خوشحال هستم.
اين بانوي کوهنورد کرماني ضمن قدرداني از تلاشهاي "حسن نجاريان" سرپرست گروه کوهنوردي فاتح قله موستاق آتاي چين اظهار داشت: صعود به اين قله براي بانوان معادل مدال طلاي آسيا و براي مردان معادل مدال نقره آسياست.
آذرشين که هزينه هاي مربوط به اين صعود را به صورت شخصي پرداخت نموده است، اظهار اميدواري کرد: در آينده اي نزديک يک گروه کوهنورد از استان کرمان براي فتح قله هاي 8 هزار متري اعزام شوند.
وي تصريح کرد: همانطور که سنگنوردي کرمان در حال حاضر يکي از قطب هاي بزرگ کشور محسوب مي شود، کوهنوردي اين استان نيز مي تواند جايگاه واقعي خود را با داشتن برنامه ها و صعودهاي مختلف و موفقيت آميز پيدا کند.

در ادامه ي مطلب مي توانيد گزارش حسن نجاريان را از صعود اخير به قله ي موستاق آتا بخوانيد.


امسال موستاق آتا به سختی لب به  خنده گشود
موستاق آتا 1389- 2010

گذر عمر امسال نیز مرا به موستاق آتا کشاند تا بار دیگر در جوار عده ای عاشق، دست یابیم بر آن کاکل یخ زده و سرد.
 امسال سه تیم ایرانی راهی موستاق 7546 متری شدند:
 الف: باشگاه اسپیلت البرز با سه نفر
 ب: گروه  آزاد با هشت نفر
ج: گروه دانشجویی با دوازده نفر
 دو گروه ب و ج تحت پوشش شرکت اسپیلت البرز بودند.
همچنین14 تیم خارجی در منطقه حضور یا فعالیت نمودند و این در حالی بود که امسال منطقه رنگ و بوی خاص داشت و از همه مهم تر کمترین آفتاب را به خود دیده بود.
بارش سنگین از همان اوایل فصل صعود باعث کمترین فعالیت تیم ها در مسیر صعود شده بود و این در حالی بود که تا آن زمان فقط دو نفر خارجی و یک تیم 14 نفره چینی موفق به صعود قله شده بودند،  استقرار سه تیم ایرانی در کمپ اصلی با اختلاف چند روز با هم موجب دلگرمی و غرور ملی گردید وقتی دانشجویان رسیدند، باران با قدرت تمام همه را زمین گیر کرده بود و صد البته نگران، تا چهار روز شرایط به همین منوال گذشت و ما آرزوی هوای خوش، وقتی خورشید از راه رسید که حوصله جوانها داشت متر صد می کرد به ناسازگاری اما باید رفت از صبح روز شنبه نهم مرداد همه در تب و تابند تا بارها را تحویل باربران دهند.
مبلغ حمل بار طی مناقصه تعیین  گردیده. "امان گل" چهره ی آشنا مسئول حمل بار به کمپ ها برگزیده شد.
تیم اسپیلت طی چند روز قبل بارهای خود را به کمپ یک منتقل کرده بود.
 تیم یک (آزاد) که قبلاٌ هم هوایی تا حوالی کمپ یک انجام داده بود درحوالی کمپ یک با گروه دو (دانشجویان) شب مانی را زیر کمپ تجربه می نماید.
دهم مرداد
چادرها جمع گشته به سمت کمپ یک به ارتفاع 5400 متر حرکت می کنیم، پس از برپایی کمپ و لختی استراحت، به سمت بالا حرکت می کنیم. حجم برف از سال قبل بیشتر است.
تیم یک جلو رفته با گذر از کمپ پیشرفته خود را در لابلای برج ها و شکاف های مسیر کمپ دو قرار می دهد تا با چهار ساعت زمان و عبور از پستی بلندی های زیاد و شکاف های دارای طناب ثابت به زیر شیب نهایی کمپ دو برسد، ساعتی بعد تیم دانشجویان نیز به ما ملحق می شوند تا با ساعتی صعود و رسیدن به ارتفاع 6000 متر کار امروز را به انتها رسانده هر دو تیم به کمپ یک باز می گردیم.
 یازده مرداد
صبح زود راکت های برف بر پاها جا خوش می کنند، صعود با این ابزار ابتدا قدری غریب ولی در مقابل این برف نرم کار سهل تر و فشار کمتری به بدن منتقل می گردد، لابه لای شکاف ها علیرغم تمهیدات ایمنی یکی از همنوردان اولین تجربه سقوط در شکاف را امتحان می کند، که وجود راکت برف موجب عدم سقوط بیشتر ایشان می گردد.
 با صرف زمان پنج ساعت تیم اول (آزاد) به کمپ دو به ارتفاع 6200 می رسد و تا رسیدن باربران، جای چادرها که کاری است نفس گیر آماده می گردد. عصر صدای هر سه تیم ایرانی طنین انداز منطقه می گردد که همچون کنسرتی دلنشین دل آسمان را تسخیر می کنند.
بو قالا داشلی قالا...
 تا بلکه این آسمان چهره در هم کشیده از سر تقصیرات ما گذشته قدری چهره مهربان بگشاید.
دوازده مرداد 
کار سختی پیش رو داریم. باید به سختی از کیسه گرم دل بکنیم تا بلکه از شَر، سَر درد خفیف رهایی یابیم. بالا رفتن از  شیب تند همت می خواهد، که صعودی آرام آن را مرتفع می سازد باز هم تا زیر شیب اصلی کمپ سوم بالا می رویم، قصد بازگشت داریم تا در کمپ دو استراحت کرده به سیکل درست تری از هم هوایی برسیم.
تیم دانشجویان بر آن می شوند به کمپ سه رفته در صورت مناسب بودن حال نفرات روز بعد اقدام به صعود قله نمایند.شب سردی در کمپ دو و سه توسط ایرانیان تجربه می شود.
سیزده مرداد
شب دلهره انگیزی به صبح رسید، بارش ناگهانی برف و صدای زوزه باد، ما را نگران تیم دانشجویان مستقر در کمپ سوم کرده بود که بالاخره متوجه شدیم بر اساس گزارش سرپرست مربوطه ایشان ساعت "ده دقیقه به پنج صبح" نه نفر از دوازده نفر تیم مبادرت به صعود قله می کنند و نهایت ساعت "یک و پنجاه و پنج دقیقه" با صرف زمان حدود نه ساعت تعداد هشت نفر پا بر قله موستاق آتا می نهند. همچنین در این روز تیم باشگاه اسپیلت نیز موفق به صعود قله می گردند.
تیم آزاد بعد از ظهر در کمپ سوم مستقر و منتظر بازگشت تیم دانشجویان می شوند، عصر همان موقع که خورشید رخت بر می کشید تا شب یخ زده ای را بر فرق ما بکشاند، با رسیدن غروب ایرانی ها ما را تنها گذاشته به سمت کمپ دو حرکت می کنند، تا ما نیز با عده ای عاشق که با قرض و قوله به اینجا رسیده اند بخت خویش بیازمایند. سوپ، نوشیدنی و قدری غذای گرم و چایی ما را آماده می کند تا ساعتی پلک گرم کنیم و به قله بیاندیشیم، وضعیت پزشکی افراد تست و چند قرصی که عموماٌ سردرد می باشد تجویز می گردد.
چهارده مرداد
اختلاف ساعت بین تنبل ها و زرنگ ها که دو ساعتی می باشد به نفع تیم آلمان تمام شده راه می افتند، ساعت چهار و سیزده دقیقه تن خسته به شیب تند و بی انتهای قله می سپاریم، وای خدا امسال چه هوایی ما را یاری می کند سال قبل "حسین" داد سی و دو درجه زیر صفر را سر می داد، ولی امسال شلوار پر زیاد به کار نمی آید و تو گویی ناله می کند.
 خوشحالم که مشکل سرمازدگی در بین نیست اگر چه هجوم ابرهای بی تاب از پایین مرا نگران و بی تاب کرده از این رو وقتی از لابلای صف پیشنهاد استراحت داده می شود به سختی خود را نگه می دارم، اگر چه خود نیز بی تمایل نیستم، تا بلکه از شَر این بی خوابی چند روزه دمی نجات یابم. باز هم شیب بی انتها، برف نرم و نفس سخت به ریه می رسد، باز امید و سایه قله در دشت کولان شان امید بخش است، اگر چه چند دقیقه بیشتر تنازی نمی کند ولی شوق صعود را افزون می سازد.
چهار ساعت بعد تیم آلمان سرمست صعود باز می گردد، سرپرست آنها با خوش رویی اعلام یک ساعت و نیم تا قله را ابلاغ که موجبات شادی ما را فراهم می سازد، در دل آرزو میکنیم "آقای بلندی" هم به ما برسد، بیا، بیا، هفت هزار و چهارصد چه سخت است گام های آخر آن هم در مه ی که هر لحظه غلیظ تر می شود، سخت است، اما گریزی نیست جوان های تیم جلو هستند و به زودی از دید پنهان می شوند که به زودی حتی مه هم نمی تواند مانع رسیدن صدای آنها به ما شود، خجولانه مه قدری کنار می رود، وای خدا آنها نزدیک قله هستند. می مانند تا ما برسیم، نمیروند، خوب یاد گرفته اند این گونه باشند، صدایی ما را به خود می خواند، بیا، بیا تمام شد، وای قله در انتهای یال یخ زده به ناز سر می جنباند. بی یار نباید به انتها رسید، رسم ایام این گونه است. آری این گونه بوده، رسیدن به اوج شادی بیکرانی است. با هم می رسیم هم گام، شادیم و خرسند که در کمترین زمان ممکن صعود کردیم. هشت ساعت در هوایی دگرگون و گرفته، در دل از قله سپاسگذرایم که مارا به خود راه داد، زانو می زنیم بر ستیغ یخ زده قله ممنون هستیم که باعث شد دوستان خوبی پیدا کنیم خود را بیابیم و به اوج ابرها برسیم.
مراسم قله هرچه هست از روی شور است و مستی، مستی اوج و پاکی بیکران هر دم ابرها دزدکی رخ بر می کشند تا چند قله را آن دور دستها ببینیم تا باز گوید هِی هنوز آغاز راهی به خود آی سر به زیر بگذر که راهی سخت پیش رو داری تا آغوش منتظران در کمپ ها در خانه و...
باز می گردیم و دل تنگی به ابر و باد و مه می سپاریم کاش تمام نمی شد. به سختی راه می رویم نیروها را روی قله گذاشتیم تا او همچنان بماند استوار آبی بی انتها.
دو نفری که توانشان بیشتر است، سریعتر راهی کمپ می شوند تا چادر ها برچیده راهی کمپ دو شویم، از مه که بیرون می آییم انگار کسی با ما سخن می گویید"شما از امتحان بیرون آمدید و نشد جلو شما را بگیریم" خورشید هم می خندد و باز ما در مقابلش زانوان خم می شود" گل سر آفتابی ای عشق"
کمپ  سوم منتظر ماست بار و بنه جمع کرده دو ساعتی بعد به کمپ دوم می رسیم، از دست گرما طاقتمان طاق شده و هر چه آب درست می کنیم نمی توانیم از شر تشنگی رهایی یابیم.
سرکار خانم اذرشین روی قله
پانزده مرداد روز نهم برنامه از کمپ اصلی
بازمی گردیم و یکسره قصد رسیدن به کمپ اصلی داریم، امروز کار کشیدن سورتمه که شامل کشیدن بارها بود تجربه می شود، امروز طبیعت زیبایی بیکران خود را به ما ارزانی می کند.
کمپ یک هنوز در تب و تاب میهمانان جدید است، امریکاییان اسکی باز با تعدادی زیادی باربر قصد اقامت دارند، بارها بر گرده چهار پایان جا خوش می کنند، تا ما از شَر کوله ها  فارغ و بال تن به شیب سنگی مسیر دهیم، بین راه به گروهی برزیلی و خوش استیل با لباس های فاخر می رسیم که انگار از مسابقه ماراتون باز می گردند، با شادی فراوان به ما خصوصاٌ خانم همراه تبریک صعود می گویند و ایشان متقابلاٌ به آنها پیشاپیش تبریک میگوید، غافل از اینکه فردا چه خواهد شد.
از دی که گذشت هیچ از او یاد مکن / فردا که نیامدست فریاد مکن ...
 قبل از ورود به کمپ اصلی دوستان دانشجو ما را شرمنده کرده به استقبال می آیند تا بار دیگر طنین صدای ای ایران ای مرز پر گهر طنین انداز  کمپ اصلی گردد. 
دو روز بعد دیگر هیچ ایرانی در کمپ نمانده، آسمان چهره در هم کشیده و ما که در روستای چارتماق هستیم با خبر می شویم سیل و تگرگ کمپ اصلی را به کام کشیده تا نمیدانم آیا باز هوا رخ نشان می دهد یا نه.
بدرود ای مردم زحمتکش، بدرود ای خنده ناب کودکان، بدرود  دخترک مهربان "نربوی عزیز"، کودک ناز، مواظب هدیه خودت عروسک قله های من باش نمیدانم چطور شد آن را به تو بخشیدم قدرش را بدان.....
بدرود پدر کوه یخی، موستاق آتا